قابل پیش بینی بود که جشن خانه سینما حاشیه دار خواهد شد. روزنامه های کیهان و جوان در مطالبی نقدهای تندی به این جشن کرده اند.
روزنامه کیهان در این زمینه نوشت: هفت جایزه اصلی نوزدهمین جشن خانه سینما به فیلم «فروشنده»، محصول کمپانی قطری «انستیتو فیلم دوحه» و کمپانی «ممنتو» رسید.
«انستیتو فیلم دوحه» متعلق به خواهر امیر قطر که کشورش یکی از حامیان اصلی گروههای تکفیری از جمله گروهک تروریستی داعش به حساب میآید علاوه بر حمایت مالی از فیلم «فروشنده»، سازنده آن یعنی اصغر فرهادی را برای یک دوره تدریس سینما در قطر به استخدام خود درآورده است. کمپانی «ممنتو» نیز از استودیوهای فرانسوی وابسته به اتحادیه اروپاست که طی این سالها همواره در جبهه دشمنی با مردم و انقلاب ایران قرار داشته و از حامیان اصلی رژیم صدام در تجاوز به میهن اسلامی و همچنین گروهک تروریستی منافقین به شمار آمده که بیش از 17 هزار تن از مردم بیگناه این سرزمین را به شهادت رساندند. قابل توجه اینکه اتحادیه اروپا و کمپانی «ممنتو» تهیه کنندگی فیلم تازه فرهادی را نیز برعهده دارند که در حال فیلمبرداری در اسپانیاست.
نکته دیگر اینکه در جشن نوزدهم خانه سینما، فیلم تحسین شده «ماجرای نیمروز» حتی یک جایزه نیز کسب نکرد.
هجمه افسارگسیخته چندماه اخیر رسانههای معلوم الحال بیگانه و کانونهای وابسته به گروهک تروریستی منافقین به فیلم «ماجرای نیمروز»، متاسفانه برخی محافل داخلی را نیز همراه ساخت تا اینکه ابتدا در مراسم منتقدان همین محافل را به خاطر خودداری از اعطای جایزه به «ماجرای نیمروز»، به ورطه یک بیادبی تاریخی در مراسمی اینچنین کشانید و بالاخره در جشن خانه سینما، فیلم یاد شده علیرغم هشت مورد نامزدی، حتی یک جایزه هم دریافت نکرد!
اما سرازیر کردن خیل جوایز اصلی به سوی فیلمی که به طور علنی از سوی محافل حامی تروریستها تولید شده و تحریم فیلم دیگری که آشکارا یکی از سیاهکارترین گروهکهای تروریستی تاریخ معاصر را به چالش کشیده، چه معنا و مفهومی به جز اشتراک نظر جشن خانه سینما با گروهها و جریانهای تروریستی بینالمللی میتواند داشته باشد؟
روزنامه جوان هم نوشت: اين هم از عجايب سينماي ايران است كه فيلمي كه با سرمايهگذاري دختر پادشاه سابق و خواهر پادشاه فعلي قطر توليد ميشود و در يك جشن ايراني همه جوايز را درو ميكند و در آن سو فيلم «ماجراي نيمروز» كه ماهيت يك گروه تروريستي را افشا ميكند، دست خالي از اين جشن بيرون ميآيد. تقريباً همه محتواي جشن «خانه سينما» از همان ابتدا مشخص شد و به قولي برگزاركنندگان اين جشن خيلي زود دست خود را رو كردند. زماني كه «باران كوثري» با تيكه و طعنه سخنراني خودش را اينگونه شروع كرد: «زماني كه فهميدم جشن سينماي ايران در يك ورزشگاه برگزار خواهد شد، ترسيدم كه من و خانمهاي سينماگر را به جشن سينماي ايران راه ندهند.»
جشن خانه سينما يك بار ديگر ثابت كرد كه چقدر سينماي ما محفلي، دورهمي و بدون مدير و در اصطلاح عاميانه چقدر بيصاحب است. چطور ميشود كه با حضور فيلمهايي مانند «ماجراي نيمروز» و «ويلاييها» اكثر جوايز به فيلم «فروشنده» اختصاص مييابد! فيلمهايي كه هركدام در زمان اكران عمومي تحسين مردم و منتقدان را به همراه داشتهاند، چطور در صنوف متخصصين سينما مثبت ارزيابي نميشوند و جوايز طوري تقسيم ميشود كه گويي اصلاً اين فيلمها ديده نشدهاند؟
در مورد «ماجراي نيمروز» ماجرا كمي عجيبتر و شبههبرانگيزتر به نظر ميرسد؛ فيلمي كه به محض رونمايي در فجر همگان زبان به تحسين از آن گشودند و آن را دستاوردي تازه و بديع در سينماي ايران عنوان كردند. جالب است كه دامنه تعاريف و تحسين اين فيلم از اهالي سينما و منتقدان فراتر رفت و اهل سياست هم به فراخور نظرهاي مثبت و قابلتوجهي درباره اين فيلم دادند. حال پرسش اساسي اين است كه چطور ميشود كه فيلمي تا به اين حد درخشان و تأثيرگذار از سوي صنوف سينما كه خود را متخصص ميدانند ناديده گرفته شود و دست خالي از اين جشن به خانه برود.
همين چند هفته «جعفر پناهي» فيلمساز اپوزيسيوننما و به اصطلاح خودش هميشه معترض با بياحترامي و بيحرمتي با مهدويان برخورد كرد و حاضر نشد كه جايزه كارگرداني فيلم «ماجراي نيمروز» را روي سن تقديم مهدويان كند. همين كار پناهي باعث شد كه جو منفي عليه اين فيلم در فضاي مجازي و رسانهها شكل بگيرد.
سعيد مستغاثي كه خود روزي رئيس انجمن منتقدان خانه سينما بوده است می گوید: در همه جشنوارههاي مهم دنيا جايزه بهترين فيلم را معمولاً فيلمي ميبرد كه جايزه فيلمنامه و كارگرداني را از آن خود كرده، افزود: جاي تعجب نيست كه چطور فيلمي كه در رشتههاي كارگرداني و فيلمنامه كانديدا نيست جايزه بهترين فيلم را ميبرد. معتقدم كه هجمهها عليه اين فيلم كه ماهيتي افشاگرانه عليه يك گروه تروريستي كه حاميان غربي دارد از همان فجر شروع شد و بعد ادامه پيدا كرد و يك سري ويروس رسانهاي هم اجير شدند كه انگ ارگاني و دولتي به اين فيلم بزنند و در سكانس پاياني اين جريانات هم واكنشي بود كه جعفر پناهي استارتش را در جشن منتقدان زد و با بي احترامي و لجبازي با اين فيلم برخورد كرد. بعد از آن هم مثل هميشه سربازان پياده اين جريان شبهروشنفكري مثل باران كوثري وارد گود شدند و عليه اين فيلم و مهدويان موضع گرفتند كه اين فيلم تحريف تاريخ است و بايد جور ديگري ساخته ميشد، جوري ديگر كه مثلاً منافقين اين قدر هم بد نبودند.
مستغاثي در ادامه ميگويد: «جالب است از همان زمان جشنواره فجر تا امروز «راديو زمانه»، «صداي امريكا» و «بيبيسي» عليه اين فيلم موضع گرفتند. كساني كه تا ديروز شعار «هنر براي هنر» سر ميدادند و ميگفتند فيلم است ديگر! الان درباره اين فيلم نظر ديگري دارند.»