loading...
خانه خبر(جی 10)
آخرین ارسال های انجمن
دانشجویان پزشکی بازدید : 287 چهارشنبه 29 بهمن 1393 نظرات (0)

در كتاب داستان هايي از گلستان سعدي چنين آمده: «يكى از پادشاهان به بيمارى هولناكى كه نام نبردن آن بيمارى بهتر از نام بردنش است ، گرفتار گرديد. گروه حكيمان و پزشكان يونان به اتفاق راءى گفتند: چنين بيمارى ، دوا و درمانى ندارد مگر اينكه زهره (كيسه صفرا) يك انسان داراى چنين و چنان صفتى را بياورند (و آن پادشاه بخورد تا درمان يابد).
پادشاه به ماءمورانش فرمان داد تا به جستجوى مردى كه داراى آن اوصاف و نشانه ها مى باشد، بپردازند و او را نزدش بياورند.


ماموران به جستجو پرداختند، تا اينكه پسرى (نوجوان ) با را همان مشخصات و نشانه ها كه حكيمان گفته بودند، يافتند و نزد شاه آوردند.


شاه پدر و مادر آن نوجوان را طلبيد و ماجرا را به آنها گفت و انعام و پول زيادى به آنها داد و آنها به كشته شدن پسرشان راضى شدند. قاضى وقت نيز فتوا داد كه :«ريختن خون يك نفر از ملت به خاطر حفظ سلامتى شاه جايز است.»


جلاد آماده شد كه آن نوجوان را بكشد و زهره او را براى درمان شاه ، از بدنش درآورد. آن نوجوان در اين حالت ، لبخندى زد و سر به سوى آسمان بلند نمود.

شاه از او پرسيد: در اين حالت مرگ ، چرا خنديدى ؟ اينجا جاى خنده نيست.


نوجوان جواب داد: در چنين وقتى پدر و مادر، ناز فرزند را مى گيرند و به حمايت از فرزند بر مى خيزند و نزد قاضى رفته و از او براى نجات فرزند استمداد مى كنند و از پيشگاه شاه دادخواهى مى نمايند، ولى اكنون در مورد من ، پدر و مادر به خاطر ثروت ناچيز دنيا، به كشته شدنم رضايت داده اند و قاضى به كشتنم فتوا داده و شاه مصلحت خود را بر هلاكت من مقدم مى دارد. كسى را جز خدا نداشتم كه به من پناه دهد، از اين رو به او پناهنده شدم:


پيش كه برآورم ز دستت فرياد؟
هم پيش تو از دست تو گر خواهم داد


سخنان نوجوان ، پادشاه را منقلب كرد و دلش به حال نوجوان سوخت و اشكش جارى شد و گفت:«هلاكت من از ريختن خون بى گناهى مقدمتر و بهتر است.» سر و چشم نوجوان را بوسيد و او را در آغوش گرفت و به او نعمت بسيار بخشيد و سپس آزادش كرد. لذا در آخر همان هفته شفا يافت .(و به پاداش احسانش رسيد.)


همچنان (97) در فكر آن بيتم (98) كه گفت:
پيل بانى بر لب درياى نيل (99)
زير پايت گر بدانى حال مور
همچو حال تو است زير پاى پيل (100)

 

 

پي نوشت ها:

1)همچنان : هنوز .
2) بيتم : شعر.
3) نگهبان فيلها در ساحل رود نيل .
4)يعنى : اگر خواهى از حال مورچه در زير پاى خود آگاه شوى ، به حال خود در زير پاى پيل بنگر. (و با اين مقايسه نكن)

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
سایت تفریحی و خبری خانه خبر (جی10) خوش آمدید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 20730
  • کل نظرات : 271
  • افراد آنلاین : 302
  • تعداد اعضا : 3948
  • آی پی امروز : 724
  • آی پی دیروز : 684
  • بازدید امروز : 3,931
  • باردید دیروز : 9,028
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 12,959
  • بازدید ماه : 12,959
  • بازدید سال : 299,706
  • بازدید کلی : 9,727,061
  • کدهای اختصاصی
    خانه خبر