رفتار با همسر خسیس ، همسر خسیس و نحوه رفتار با همسر خسیس و ناخن خشک : در دوران عقد به این نتیجه رسیدهام که شوهرم خیلی خسیس است. نمیدانم میتوانم با او بسازم یا نه؟ لطفاً راهنمایی کنید.
ازدواج با شوهر خسیس
نحوه رفتار با همسر خسیس
از کجا بفهمیم همسرمان خسیس است؟
راهکارهايي براي رفتار با همسر خسيس
در مقام مشاوره، مراجعین کمی نبودند. کسانی بودند که آمدند و همین صحبت را کردند و وقتی با آقا صحبت کردیم، داستان آن نبوده و آقا خسیس نیست. خساست باید تعریف شود. اینکه من همیشه در سؤالات، اول تعریف میکنم و مرزها را مشخص میکنم، برای این است که ما نیاییم بر اساس نظر خودمان حکمی بدهیم و عدهای را دچار مشکل کنیم. ما اول باید خساست را تعریف کنیم. خساست چیست؟ گاهی یک سری ویژگیهایی است که ما برداشتمان این است که خساست است؛ مثلاً فرض کنید آقایی عقل معاش دارند. در فقه ما و لسان دینی ما، عقل معاش همان است که غربیها به آن مدیرت پول میگویند؛ یعنی اینکه دقیق خرج میکنند، صرفهجویی میکنند، حسابشده خرج میکنند و اگر چنین چیزی باشد معلوم نیست ایشان خسیس باشند. حالا بهویژه همین خانم محترم، خودشان در فضایی بزرگشدهاند که این مدیریت نبوده، از طرف پدرشان این مدیریت نبوده یا پدرشان خیلی سخاوتمند بودهاند و حسابی همهچیز به خانم میدادند و حالا این خانم با آقایی ازدواجکردهاند که عقل معاش دارند، خوب معلوم است ایشان شوهر را با پدرشان مقایسه میکنند و فکر میکنند که شوهرشان خسیس است. چون از سخاوت پدر تا مدیریت عقل معاش شوهر، تفاوت زیاد است. این شخص نمیتواند خسیس باشد.
من مواردی داشتم که گفتهاند، در موارد خاصی خرج میکند. تشخیص ضرورت میدهد و میگوید این مورد ضروری نیست و خانم، من این را نمیخرم. ولی در موارد ضروری و لازم، خرج میکند. خسیس به معنای واقعی، ضرورت و غیر ضرورت سرش نمیشود. درواقع جان به عزرائیل میدهد ولی پول نمیدهد. پول دادن برایش خیلی سخت است. یا فرض کنید اینها در دوران عقد هستند، خانم میخواهد طلا و لباس بخرد و آقا حساب کند و مفصل به ایشان برسد و آقا میگوید، هنوز دوران عقد است و نفقه شما بر عهده من به اساس عرف نیست. البته تذکری عرض میکنم. در اینجا همسرشان جواب نمیدهد و ایشان فکر میکنند خسیس هستند. بر اساس حقوق مدنی ماده 1106 از وقتیکه خانم عقد میشوند، نفقه خانم بر عهده آقا است ولی عرف پذیرفته که در این دوران که خانم تمکین نمیکند آقا هم نفقه ندهد.
ازدواج با شوهر خسیس
البته فقهای ما نفقه را در برابر تمکین قرار میدهند. همان تمکین خاص که در دوران عقد نیست. عدهای قلیل هم صرف عقد را، عامل نفقه میدانند که قانون مدنی ما هم بر اساس این قول نادر تنظیمشده است. ولی بههرحال عرف این را پذیرفته است. یا فرض بفرمایید آقا در دوران عقد زیادی هدیه نمیدهد، نه اینکه خسیس است بلکه صرفهجوئی میکند و میگوید شاید اینها که میخریم خیلی هم به درد خانم نخورد، اینها را برای ورود خانم به زندگی جمع میکند؛ مثلاً یکخانه بهتری بتواند اجاره کند یا امکانات را برای ورود به زندگی محیا کند یا نه آقا اصلاً پول ندارد. فارغالتحصیل شده یا سرباز است، خوب این ندارد. چهکار کند؟ نه اینکه نمیخواهد، ندارد. دختران خوبم ف دقت کنید اینها هیچکدام خسیس نیستند. خسیس کسی است که دارد ولی خرج نمیکند. هیچکدام از این انگیزهها هم نیست.
یک خانمی میفرمودند: شش ماه است با شوهرم عقد هستیم، هر وقت بیرون میرویم، ایشان حتی یک بستنی برای من نمیخرند و همیشه ما را به هواخوری دعوت میکند. دو کیلومتر تا پارک که میخواهیم برویم راه است. میگوید خانم هواخوری، اتوبوس چی است و برگشتن هم همینطور، میگوید بله این واقعاً خسیس است و شما دقت کنید اگر این است زندگی با چنین آدمی خیلی سخت است زیرا او امکانات زندگی را برای شما فراهم نخواهد کرد. مهمانی نمیرود از ترس اینکه نیایند، مهمانی بروید جواب دارد خرج دارد، مسافرت نمیرود، خرج نمیکند، به بچهها نمیرسد، بچهها دچار سوءتغذیه میشوند و خیلی کار شما، سخت میشود. من نمیتوانم بگویم شما در دوران عقد از ایشان جدا شوید؛ مثلاً ممکن است خانم استقلال مالی دارند و با این فرض وارد زندگی میشوند که خودشان امکانات را فراهم کنند. البته اگر جلوی اشتغال شما را نگیرد.
البته آدمهای خسیس دوست دارند خانم برایشان کار کند و پول بیاورد. اینجا کار راحتتر میشود، یا فرض کنید شما الآن مهریهتان را از آقا گرفتهاید، باز آدم خسیس بعید است این کار را بکند یا یک پدر متمکن دارید که تا آخر عمر به شما کمک میکند. اگر اینجور است ممکن است شما بتوانید با این آقا وارد زندگی شوید ولی اگر اینجوری نیست واقعاً کار سخت میشود و اگر احتمال میدهید ایشان اصلاح میشوند، وارد زندگی شوید ولی متأسفانه تجربه نشان داده که آدمهای خسیس بهندرت اصلاح میشود. من موردی داشتم که به مرز مرگ رسیده بودند و چهل روز در حالت کُما بودند و بعد که نجات پیدا کردند، منقلب شدند و بعد شروع به بخشش و سخاوت کردند وگرنه اینها اصلاح شدنی نیستند و دوستان روانپزشک هم این خساست را یک اختلال شخصیت و وسواس میدانند. البته این با آن اختلال وسواس فرق میکند که خسیس هستند، آرمانگرا هستند به جزئیات زندگی خیلی اهمیت میدهند، بهشدت کار، بیوقفه کار میکنند، دور انداختن اشیای بیارزش برایشان خیلی سخت است. معمولاً اینها حتی با دارو هم قابلدرمان نیستند و دارو میتواند فقط اینها را انعطافپذیر کند؛ که به حرفها گوش دهند و خیلی به درمان اینها خوشبین نیستند، با تمام این شرایط، دختر عزیزم تصمیم بگیر.
از کجا بفهمیم همسرمان یا همان آقا خسیس است؟
سؤال کنید که چقدر اهل میهمانی دادن هستید؟ و اهل مسافرت هستید یا نه و هدف از این سؤالها این بود که بفهمیم طرف خسیس است یا نه؟ اگر بگوید من بنا ندارم خیلی خرج کنم، در اینجا کمی ما را نگران میکند. حتماً سؤال کنید میخواهیم سطح زندگیتان چطور باشد؟ اگر بگوید زندگی متوسط میخواهم، برایش شاخص تهیه کنید؛ مثلاً بگویید: مثل زندگی مادر یا خواهرتان. اینجور آدمها ماشین نیم خرند زیرا میترسند بچهها رویش خط بکشند البته اینها بهانه است و یا وسایل برقی نمیخرند از ترس اینکه مصرف برق بالا برود. حتماً راجع به اسراف سؤال کنید که تعریف شما از اسراف چیست؟ اینجور آدمها، نیازهای اولیه خودشان و خانوادهشان را تأمین نمیکنند چون میگویند: اسراف است. شما اینها را سؤال کنید و اگر تردید کردید، از دوستانشان تحقیق کنید. بپرسید ایشان چقدر دستبهجیب هستند؟ مزید بر علت هم این میتواند باشد که در شب خواستگاری نه گل آوردند نه شیرینی و مجموع اینها میتواند به شما کمک کند.
![همسر خسیس ناخن خشک رفتار با همسر همسر خسیس ناخن خشک رفتار با همسر](http://media.iranmatlab.ir/files/fa/news/1394/9/4/441984_759.jpg)
با همسر خسیس چگونه باید رفتار کرد؟
به چه کسی خسیس میگویند؟
خسیس کسی است که صفت منفی خست و بخل است. «فرهنگ بزرگ سخن» مینویسد: «بخل: خودداری از خرج کردن مال هنگام نیاز داشتن به چیزی یا دریغ داشتن چیزی از دیگری است... خسیس : دارنده حالتی درونی که از خرج کردن پول یا دادن چیزی به دیگری احساس ناراحتی و در نتیجه خودداری میکند.»
در فارسی، معادل خساست را تنگچشمی و ناخنخشکی گذاشتهاند. در آثار ادبی و دینی ما، مطالب ارزندهای درباره بخل و ویژگیهای بخیلان و خسیسان آمده است.
سعدی در «گلستان» میگوید:
«مالی به مشقت فراهم آرند و به خست نگاه دارند و به حسرت بگذراند ... سیم بخیل از خاک وقتی برآید که وی در خاک درآید.»
همسر خسیس اگر تنها زندگی کند، دچار مشکلاتی میشود که برشمردیم؛ اما اگر ازدواج کند و نانآور و تکیهگاه خانواده باشد، خست او آسیبهای جسمی روانی و اخلاقی زیادی به زن و فرزندانش میرساند. پیشوایان دین ما سفارش کردهاند مردی که ازدواج کرده و تشکیل خانواده داده است باید برای توسعه مالی و رفاهی زندگی خود تلاش کند و با بخیلی و خسیسی، افراد خانواده خود را در تنگنا قرار ندهد و به گرفتاری و خواری نکشاند. از نظر امام رضا (ع) واجب است که مرد برخوردار از نعمتهای مادی، زندگی خانواده خود را گشایش دهد.
امام صادق (ع) بیتوجهی به وضعیت اقتصادی خانواده را گناهی میداند که مرد باید در روز رستاخیز پاسخگوی آن باشد و مهمتر و شدیدتر اینکه پیامبر بزرگوار اسلام (ص) تأکید میکند: مردی که نیازهای زندگی افراد خانواده خود را برنیاورد و آنها را ضایع سازد ملعون است، یعنی از رحمت خداوند بسیار فاصله دارد.
از نظر روانشناسان، رگههای بخل شدید در بیماران خودشیفته، جامعهستیز و وسواسی – جبری دیده میشود. در این میان، کسانی که اختلال شخصیت وسواسی- جبری دارند بیش از بقیه خسیس و تنگچشم هستند. «متن تجدید نظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی» یکی از نشانههای این افراد را چنین بیان میکند:
"ناخنخشکی نسبت به خود و دیگران. به اعتقاد آنها پول چیزی است که باید آن را برای فجایع آتی پسانداز کرد"
آرگایل در کتاب «روانشناسی پول» با استناد به دیدگاههای روانکاوی، کینهتوزی، لجبازی، خودسری و حساسیت افراطی به پاکیزگی و وظیفهشناسی را صفات همراه با خسیسی ذکر میکند و پیشینه مشکلات خانوادگی و احساس ناامنی شدید روانی را زیربنای آن میداند.
حال با این اوصاف این سوال در ذهن همه ما متبادر میشود که:
چگونه میتوان پیش از انتخاب همسر، خسیس بودن مرد را تشخیص داد؟ بعضی معتقدند از نوع و میزان هدایا، پذیرایی کردن در رفت و آمدهای خانوادگی، هزینه کردن در دیدارهای دختر و پسر بیرون از خانه و نیز، تحقیق از دوستان و آشنایان فرد، میتوان به این مقصود رسید.
همچنین برای بررسی خساست این توصیه ها نیز ارایه میشود:
اولا سوالاتی در مورد تامین سطح زندگی آینده (حتی برای تان مثال بزنند که برای نمونه زندگی شما را شبیه به سطح زندگی چه کسی تامین می کنند)، تامین نیازهای مالی تان، میزان گردش و تفریحی که به آن معتقدند، نحوه مدیریت مالی در زندگی مشترک، نقش و جایگاهی که برای پس انداز قایلند و... را مورد بررسی دقیق قرار دهید.
ضمنا حتما در میان دوستان واشنایان و همکاران و حتی نزدیکان ایشان تحقیق جدی انجام دهید و ببینید ایشان از لحاظ مادی دارای چه روحیاتی بوده و ضمنا ایا خسیس هستند یا خیر؟ ببینید که ایشان چقدربه مسایل مالی اهمیت می دهند؟ چقدر پس انداز کردن در زندگی شان مهم است؟ آیا خرج کردنشان متناسب با وضعیت مالی شان است یا اینکه دست شان را محدود می گیرد و دایما سعی در صرفه جویی افراطی دارند؟
البته روانشناسان چون خسیس بودن را صفتی شخصیتی میدانند، شیوههای یاد شده را رد نمیکنند، اما در بهره گرفتن از روشهای دقیقتر ارزیابی شخصیت، از جمله به کار بردن آزمونهای معتبر، تأکید میورزند. شاید بهترین كار برای داشتن زندگی راحت تن ندادن به ازدواج با آدمی خسیس باشد یعنی همان علاج واقعه پیش از وقوع؛ اما اگر به هزار و یك دلیل زندگی با فردی خسیس نصیبمان شد اگر قصد بر هم زدن رابطه را نداشته باشیم بهترین چاره تحمل كردن است.
وقتی میگویند خساست درد بیدرمان است حرف بیراهی نیست چون روانشناسان میگویند كه خساست به هیچ وجه درمان نمیشود. اگر زن یا شوهری تدبیر لازم را داشته باشد فقط میتواند خساست همسرش را كمرنگتر كند. شاید كم دردسرترین راه این باشد كه بیماری همسرمان را درك كنیم و او را همان گونه كه هست بپذیریم. هر چند كار سختی است اما باید تمرین كنیم كه مقابله به مثل نكنیم چون گارد گرفتن در مقابل چنین آدمی فقط او را جریتر میكند.
این كار نیز فایده زیادی دارد كه اگر فرزندمان از رفتار همسرمان رنجید، مقابله به مثل را به او یاد ندهیم و فقط به فرزندمان توضیح بدهیم كه این عقیده در پدر و مادر توست و باید به عقیده آنها احترام بگذاری. همچنین خوب است كه به یاد داشته باشیم افراد خسیس با وجودی كه ممكن است سلیقه خوبی داشته باشند اما برای خرید هر چیزی، ابتدا به مبلغ آن توجه میكنند؛ بنابراین بهتر است به جای دلخور شدن یا مسخره كردن همسرمان از او تشكر كنیم در واقع سپاسگزاری ما نوعی تشویق برای تكرار این رفتارهای مثبت و از بین رفتن برخی مشكلات رفتاری همسرمان است.
سئوال: وقتي با شوهرم به خريد مي روم تا چند روز بعد دعوا داريم، مي گويد از خريد کردن خوشش نمي آيد، براي هر کالايي حاضر به پرداخت پول نيست و مدام غر مي زند که خريد اين کالاها براي زندگي ضروري نيست در صورتي که احساس مي کنم مشکل او خسيس بودن است، نه غيرضروري بودن کالاهاي خريداري شده.
با شوهر خسيس چگونه بايد رفتار کنيم؟
همين که قرار مي شود براي خريد کردن از خانه بيرون برود، اعصاب خردي هايش شروع مي شود. انگار علاقه اي براي خريد وسايل مورد نياز خانه ندارد. بيشتر از همه خودش را اذيت مي کند و مدام با خودش غر مي زند. وقتي دستش را در جيبش مي کند تا پولي را به همسر يا فرزندانش براي خرج هاي شان بدهد، صد بار به آن ها مي گويد که چه قدر خرج هاي تان زياد شده است. دائم تذکر مي دهد که مراقب باشيد به هر چيزي پول الکي ندهيد. دست آخر هم بعد از خريدن وسيله اي براي خانه يا دادن پول به يکي از اعضاي خانواده، چند ساعتي با هيچ فردي صحبت نمي کند تا به قول خودش، اعصابش آرام شود.
![همسر خسیس ناخن خشک رفتار با همسر همسر خسیس ناخن خشک رفتار با همسر](http://media.iranmatlab.ir/files/fa/news/1394/9/4/441985_847.jpg)
براي رفتار با شوهراني که بار اقتصادي خانواده بر دوش آن هاست ولي اصلاً خرج کردن به مذاق شان خوش نمي آيد، توصيه مي شود اين مطلب را بخوانيد.
حفظ افراطي پول براي آرامش رواني
حالت اول: اگر بين شما و همسرتان رابطه عاطفي و محبت قلبي برقرار است و در ديگر امور زندگي با هم تفاهم داريد و فقط خساست او شما را آزار مي دهد بايد توجه داشته باشيد که خساست يک مشکل روان شناختي است و ريشه در ناامني دروني افراد دارد. هر فردي در زندگي به هويتي براي خود نياز دارد. براي بعضي از افراد پول و دارايي تکيه گاه هويتي به حساب مي آيد و چنانچه آن را از دست بدهند، دچار احساس ناامني و اضطراب خواهند شد. به همين دليل خرج کردن پول براي آن ها به معناي از دست دادن هويت و ابتلا به نيستي است. اين اشخاص با جمع کردن و حفظ افراطي و بيمار گونه پول در اصل سعي دارند امنيت و آرامش رواني خود را حفظ کنند.
از دست دادن احترام
براي اين عده پول و دارايي ملاک شأن و منزلت است. به خصوص در جامعه اي که ثروت يکي از مهم ترين ملاک هاي ارزش گذاري اجتماعي افراد محسوب شود. اين سخن به اين معناست که پول بيشتر براي فرد مساوي با منزلت و احترام بيشتر است؛ بنابراين کسي که دچار اين مشکل روان شناختي است پول خرج کردن برايش به معناي از دست رفتن احترام و ارزشمندي است. نکته مهمي که در اين جا بايد به آن توجه کرد اين است که همسرتان به احتمال زياد نسبت به شما بي توجه نيست بلکه از يک ضعف شخصيتي رنج مي برد و اشتباه است که انتظار داشته باشيد به اين راحتي امنيت، هويت و احترام خواهي خود را کنار بگذارد و ملاک ارزشمندي خود يعني پولش را دائم خرج کند. در اين باره هر قدر تلاش کنيد به نتيجه دلخواه نخواهيد رسيد و تنها عايدي شما دعوا، ناکامي، فاصله و خستگي خواهد بود.
راهکارهايي براي رفتار با همسر خسيس
در رفتار با همسر خسيس، اول از همه نبايد فراموش کنيم که حل مشکل خساست همسر کار ساده اي نيست بنابراين فقط بايد تلاش کنيم تا رفتار او را تعديل کنيم. اميدواريم با اين راهکارها بتوانيد بيشتر با همسر خسيس تان مدارا کنيد:
* طبيعت افراد خسيس را باور کنيد و بپذيريد که به بيماري خساست دچار هستند. اين باور باعث مي شود تا رفتارهاي آن ها برايتان قابل تحمل باشد.
* بعضي افراد مبتلا به خساست، تلاش مي کنند تا اين صفت نامناسب را اصلاح کنند. در اين صورت با درک مشکل شان بايد به آن ها کمک کنيم. نبايد اين افراد را مسخره کنيم يا دائم از آن ها ايراد بگيريم. بلکه بايد کنارشان باشيم تا با کمک هم به تدريج بر مشکل غلبه کنيم.
* پيش از خريد هر وسيله اي براي منزل با همسرتان مشورت کنيد. با وجود اختلاف نظر، مشورت کردن ضروري است تا پس از خريد با لجبازي او روبه رو نشويم. به اين ترتيب، مانع از بروز جنجال مي شويم.
* زماني که از رفتار همسرتان غمگين و عصباني مي شويد، ناراحتي تان را ابراز کنيد، البته نه با دعوا و جنجال بلکه به او توضيح دهيد که از رفتارهاي او ناراحت مي شويد و خجالت مي کشيد. اين توضيح و ابراز ناراحتي ما به شکل منطقي، تلنگري براي تجديدنظر در رفتارهاي نامناسب اوست.
* افراد خسيس با وجودي که ممکن است سليقه خوبي داشته باشند اما براي خريد هر چيزي، ابتدا به مبلغ آن توجه مي کنند؛ بنابراين به جاي دلخور شدن يا مسخره کردن همسرتان، از او تشکر کنيد.
همين که او هزينه اي را بابت خريد چيزي پرداخت کرده، کافي است. تشکر شما نوعي تشويق براي تکرار اين رفتارهاي مثبت و از بين رفتن برخي مشکلات رفتاري همسرتان است.
نرسيدن به بلوغ عاطفي مانع موفقيت در زندگي
حالت دوم: اگر ارتباط شما و همسرتان در ديگر زمينه هاي زندگي نيز نامناسب و تيره است، اين مي تواند نشانه اي از وجود مشکلات وسيع تر در رابطه شما با همسرتان باشد و اختلاف شما عميق تر از چيزي است که در سوال تان مطرح کرده ايد. در چنين مواردي همه اعضاي خانواده به بررسي همه جانبه و تغيير در روابط خود نياز دارند تا با تعيين مجدد جايگاه و مسئوليت هاي هر فرد مرزهاي جديدي در خانواده شکل گيرد. چرا که اگر يکي از زوجين رشد عاطفي لازم را کسب نکرده و به بلوغ و پختگي لازم دست نيافته باشد، در زندگي مشترک موفق نخواهد بود.
اگر همسرتان از قبول مسئوليت هاي خود در زندگي مشترک طفره مي رود و خشم حاصل از اختلافات در ديگر موارد زندگي تان را به اين صورت بروز مي دهد بهتر است به ريشه يابي مشکل او بپردازيد. اگر صاحب فرزند هستيد مي توانيد به همراه آن ها با طلب کردن خواسته ها البته با محبت و تشويق، او را وادار کنيد جايگاه و مسئوليت خود را در خانواده پيدا کند و با ايجاد فضاي مناسب براي گفت وگو همراه با ابراز صحيح عواطف به يکديگر کمک کنيد و اجازه ندهيد که هيجانات سرکوب شده، زندگي تان را تخريب کند.
خرج کردن پول؛ معيار علاقه مندي به همسر!
اجازه دهيد يک فرض ديگر را نيز بررسي کنيم. چنانچه همسرتان در حد توان و عرف نيازهاي مالي شما را تأمين مي کند ولي شما باز هم ناراضي هستيد، آنگاه مشکل به شما برمي گردد. شايد ملاک شما براي علاقه مندي و توجه همسرتان نسبت به شما، ميزان پول خرج کردن اوست. در اين صورت شما نيز گرفتار سيستمي هستيد که ارزش آدم ها را با پول تعريف مي کند و مي خواهيد با طلب بيشتر پول در واقع توجه و احترام بيشتري طلب کنيد.
به هر حال تمام آن چه درباره شما و همسرتان گفته شد فرض هايي است که بايد با دريافت اطلاعات بيشتر مورد بررسي دقيق تري قرار بگيرد و من پيشنهاد مي کنم به همراه همسرتان به يک مشاور مجرب خانواده مراجعه کنيد. در نهايت يادآور مي شوم که در هر رابطه اي، هر ۲ نفر سهيم هستند و با رفتارهاي شان خواسته يا ناخواسته به تداوم يا فروپاشي آن کمک مي کنند.